دارد حنای توبه و شرمی که داشتم |
پیشت عزیز فاطمه بی رنگ می شود |
با هر گناه فاصله می گیرم از شما |
کم کم وجب وجب، دو سه فرسنگ میشود.
وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود
شیطان دوباره دست به نیرنگ می شود
نقشه کشیده است مرا دشمنت کند
با لشگر گناه هماهنگ می شود
دارد حنای توبه و شرمی که داشتم
پیشت عزیز فاطمه بی رنگ می شود
با هر گناه فاصله می گیرم از شما
کم کم وجب وجب، دو سه فرسنگ میشود
اشکم چه شد؟! به جان تو باور نداشتم
روزی دلم ز فرط حسد سنگ می شود
آقا ببخش، بسکه سرم گرم زندگیست
کمتر دلم برای شما تنگ می شود
وحید قاسمی