سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روایت شهید حسن...
صفحه نخست
/
عناوین مطالب
/
آرشیو
/
تماس با ما
/
طراح قالب
/
RSS
ساخت کد موزیک آنلاین
ساخت کد موزیک آنلاین
درباره ما
پیوندهای روزانه
.: تمام پیوندها :.
لینک های ویژه
طراح قالب های مذهبی
ثامن تم ؛ مرجع قالب مذهبی رایگان
خادم الشهداء
تاشهدا باشهدا
حسینه شهید خرازی
پایگاه فرهنگی دختر چادری
پایگاه مقاومت شهید عرشی
بشارت 110
موزیک های مذهبی
ابزار مذهبی وبلاگ
دیگر امکانات
مطالب اخیر وبگاه
یادش بخبر
گوشه ای پای ضریحت دست ما را بند کن . . .
یک شب جمعه بیا قفل ِ حرم را بشکن . . .
الهی یا الهی یا الهی ...
اشعار ماه مبارک رمضان
منتقد احمدینژاد بودم اما امروز از رأی به روحانی پشیمانم!/ در عرص
اختلاط پسر و دختر در دانشگاهها مشکل رفتاری برای زندگی آینده جوان
نامه الهام چرخنده به مسیح علینژاد/ آزادی یواشکی تو، خونهای شهدا
شعر قزوه درباره داعش و وزیر علوم
اشعار بعثت حضرت رسول اعظم (ص) - علی آمره
مهربانم
اشعار علی اکبر لطیفیان
لینک دوستان وبگاه
بچه های خدایی
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
آرشیو مطالب
اردیبهشت 90
مرداد 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
آذر 91
شهریور 91
دی 91
اسفند 91
تیر 92
مرداد 92
دی 92
بهمن 92
برچسبها
طراح قالب
اشعار دفاع مقدس-سفر بهتر قسمت اول
سفر بهتر
به سوگ لاله، گر این مایه داغ خواهم دید
به عمر کوته گل ، مرگ باغ خواهم دید
کم از دو هفته ، نه من دیدم عاشقان دیدند
که رهروان تفرج ، هزار گل چیدند
زناى تار ، به یک زخمه ناله مىروید
زدشت خشک ، به یک داغ لاله مىروید
تو را به صحبت یک گل هزار دل بند است
هزار گل ، تو چه دانى هزار گل چند است
هزار مرغ در این عرصه زار مىخوانند
از این هزار، یکى را هزار مىخوانند
هزار قصهى مرموز باغ مىداند
شب از شمیم سحر روز باغ مىداند
هزار را دل پر مهر و جان پر کینه است
هزار را طرب آب و طبع آیینه است
به لاله داغ بهار از بهار باید جست
غم عشیرهى باغ، از هزار باید جست
قرینهاى است که مل را خمار مىداند
زمینهاى است که گل را هزار مىداند
تو مرد راه نهاى، گرد را چه مىدانى
تو اهل درد نهاى ، درد را چه مىدانى
تو بىهشانه ملولى، تو منگ را مانى
تو خامشى ، تو صبورى ، تو سنگ را مانى
کسى به طالع مرغان غمگسار مباد
وزین هزار، یکى در چمن هزار مباد
کسى مباد که ذوق هزار دریابد
بهار بیند و مرگ بهار دریابد
ببین به رایت این لالهها که در باغاند
که سوره سورهى سوگند و آیهى داغاند
ببین به خون شقایق که تازه ریخته است
به غنچهاى که به دامان گل گریخته است
ببین به بید که زلف از عزا پریشیده است
به سرو ناز که دامن زباغ بر چیده است
ببین به سبزه که رخت کبود پوشیده است
به صبح برگ که در مرگ باغ موییده است
ببین به هرچه که در باغ دیدنى است ترا
که روز تلخ جدایى رسیدنى است ترا
ببین و حال هزاران این چمن دریاب
وزان میانه یکى حال زار من دریاب
نگار من ! غم گلهاى باغ کشت مرا
جگر درید، به ماتم شکست پشت مرا
نگار من ! دلم از درد و داغ افسرده است
که غنچه، غنچهى باغ از تموز پژمرده است
هجوم غارت گلچین ندیده بودم هیچ
نگار من! بتر از این ندیده بودم هیچ
لهیب شهوت دشنه نگاه تشنهى تیغ
بلا و شور و شهادت، دریغ و درد و دریغ
نگار من ! همه یاران من سفر کردند
به خط خون شقایق مرا خبر کردند
شبى که هم نفسانم زباغ کوچیدند
مرا ز لاله و گل داغدیده پرسیدند
نه خوار واهمه بودم، نه بىشرف بودم
که غافلانه گذشتند و این طرف بودم
به داغ لاله که در سوگ اهل من رویید
به خون هر چه شقایق که در چمن رویید
به خشم کوه که بر گوش آسمان سیلى است
به درد باغ که در مرگ عاشقان نیلى است
به ننگ عشق که او را نثار خواهم شد
به نام مرگ، سحرگه سوار خواهم شد
نماز را به اشارت سواره مىخوانیم
مجال نیست که ما تا ستاره مىرانیم
طلایگان سپه را نوید نیست هنوز
مجال نیست که منزل پدید نیست هنوز
نماز را که مجاور نشسته مىخواند
مسافریم و مسافر شکسته مىخواند
نویسنده روایت شهید حسن... در شنبه 90/8/14 |
نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب :
ثامن تم
(
علیرضا حقیقت
)