سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روایت شهید حسن...

لبیک یا زینب_(س) ... شهدا شرمنده ایم ... یاحسین ...

روزهای خوب روزهای خوب خدا یادش بخیر...

روزهایی که مهربانی را با هم تقسیم می‌‌‌کردیم و همه بر روی یک سفره دعای عشق می‌‌‌خواندیم، روزهایی که بعد از نمازهایمان دستهایمان به هم پیوند می‌‌‌خورد و دعای وحدت سر می‌‌‌داد، روزهایی که راههای آسمان را بهتر از راههای زمین می‌‌‌شناختیم. روزهای خوب خدا یادش بخیر...

روزهایی که خدا در آن جاری بود و امرمان معروف و نهی‌مان منکر، روزهایی که بیشترین کتابهایی که می‌‌‌خواندیم قرآن بود و نهج‌البلاغه و کتب ادعیه و رساله‌ی عملیه.

روزهایی که گناه از ما فرار می‌‌‌کرد و با توسلات حقیقی‌مان شیطان راهی به ما پیدا نمی‌کرد.

روزهایی که انتظار را در جهاد و مبارزه می‌‌‌دیدیم و روح‌الله را نائب امام عشق و زمینه‌ساز ظهورش! اما حالا چه؟ سکوت اختیار می‌‌‌کنیم و یا بر سفرة فرهنگ پلید غربی تساهل و تسامح نشسته‌ایم یا بر سر سفرة مصلحت اندیشی و یا بر سفرة اصولگرایان بی‌اصول و اصلاح طلبان اصلاح نشده!

امروز حفظ دنیایمان، خودمان، حزبمان، جریانمان، باندمان اصول شده و دیروز حفظ دین خدا برایمان واجب بود و تکلیف شرعی!

چه باید کرد؟ آیا سکوت چاره‌ساز است؟ آیا باید سکوت کرد؟

از شهادت و شهید که خبری نیست! زنده‌ترین یادواره‌های شهدایمان هم که مجلس ختمی شده است آنهم برای رفع تکلیف و یا...! قرآنها را که در قبرستانها می‌‌‌خوانیم! نهج‌البلاغه که فراموش شده! ادعیه هم شده بازیچه دست بعضی‌ها! رساله عملیه خواندن هم که تحجر شده! عمل کردن بدان هم که بماند!

دیگر بجای کتابهایی که ما را به خدا نزدیک می‌‌‌کرد؛ فیلمهای سینمایی و عکسهای آنچنانی و شبکه‌های آنچنانی‌تر و سایت‌های بی‌خبرتر از خدا را مطالعه می‌‌‌کنیم!

ما به اصطلاح متمدن شده‌ایم!

در جایی که میکروبها و ویروسهای خطرناک و نابود کنندة تهاجم فرهنگی دشمنان دین و دنیایمان آزادانه در حریم استقلال فکری و اعتقادی و فرهنگی ما می‌‌‌چرند و لحظه به لحظه، ذره به ذره، سراپای هویت ما را می‌‌‌جوند و در پی از بین بردن عزت و شرف و آزادی‌مان هستند آیا هنوز هم باید سکوت کنیم؟!

در حالی که باران‌های سیاه اسیدی و الحادی مکتب‌های مبتذل غرب با ایسم‌های مختلف رنگ و بوی حریت ما را نه دیگر با آرامی و آهستگی، بلکه با تندی و سرعت، از تن و روحمان می‌‌‌شویند و ما را اسیر مکتبهای التقاطی و انحرافی می‌‌‌نمایند آیا هنوز هم باید سکوت کرد؟!

در جایی که بر دیوارهای بلند فاصله و جدایی شهرمان جز تبلیغات وابسته و غربی چیز دیگری وجود ندارد، تبلیغاتی که فقط برای بعضی‌هاست و نه برای همه، و حتی همه را هم اسیر خویش کرده و فرهنگ اسراف و تبذیر، تجمل و رفاه‌پرستی، ثروت‌اندوزی و حرص به دنیا را تبلیغ می‌‌‌کند و سوغات غرب و غربیها برای ماست تا ما را بی‌هویت کند، آیا هنوز هم باید سکوت کرد؟!

...

ما را چه شده است؟ چرا سکوت دائمی اختیار کرده‌ایم؟ چرا خدا در ما جریان ندارد؟ چرا دیگر سراغ قرآن و نهج‌البلاغه نمی‌رویم؟ چرا امر به معروف و نهی‌ازمنکر نمی‌کنیم؟ راستی چرا خدا را فراموش کردیم؟ بیائیم به خودمان بیائیم، می‌‌‌توان مثل دیروز بود، خدایی و آسمانی!


نویسنده روایت شهید حسن... در یکشنبه 90/7/24 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )