روایت شهید حسن...

لبیک یا زینب_(س) ... شهدا شرمنده ایم ... یاحسین ...

علی‌اصغر همیشه می‌گفت: « اگه رفتن هر یک از رزمنده‌ها به امید رزمنده‌ای دیگه به تأخیر بیفته، چطور می‌شه در مقابل دشمن ایستاد؟ ».
یکی از بستگانمان بعد از ازدواج علی‌اصغر به او گفت: « تازه ازدواج کردی. این دفعه بمون، با اعزام بعدی برو! ».
علی‌اصغر گفت: « آیا شما این دفعه به جای من به جبهه می‌ری تا من بعداً بیام؟ ».

راوی: زهرا (خواهر شهید)


نویسنده روایت شهید حسن... در دوشنبه 90/7/4 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )