سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روایت شهید حسن...

لبیک یا زینب_(س) ... شهدا شرمنده ایم ... یاحسین ...

بچه های جهاد به معنای واقعی جهادگر بودند و در همه کارها؛ چه در امور کاری و چه در امور مربوط به جنگ، نهایت تلاش خود را به کار می بستند.

زمانی که به جبهه اعزام شدم، به وضوح مشاهده می کردم که چیزی که خیلی برای سایر نیروها حایز اهمیت و جالب توجه است، تلاش و خستگی ناپذیری بچه های جهاد است. یک بار که تعداد دستگاه های سنگین کم بود و لودر نداشتیم، بچه ها با فرغون مشغول سنگر سازی شدند. اگر چه کار خیلی سختی بود و ساخت یک سنگر ساعت ها طول می کشید، اما بچه ها با شوخی کردن و سربه سر هم گذاشتن، به کار سرعت می دادند.

 

یکی از بچه ها ایستاده بود وسط راه و می گفت: ‹‹هر کس گواهینامه راندن فرغون نداشته باشد، نمی تواند از اینجا رد شود!››

بچه ها هم با حالتی جدی حبیب هایشان را جستجو می کردند و بعد از کمی این پا و آن پا کردن، می گفتند: ‹‹ببخشید جناب! مثل اینکه گواهینامه همراهم نیست.››

و به این ترتیب از چهار راه! عبور کرده و با خنده و شوخی سنگر می ساختند. خلاصه به هر سختی که بود بچه ها سنگرها را ساختند.

 


نویسنده روایت شهید حسن... در سه شنبه 90/5/4 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )