اوج پرواز
شبی این مثنوی را کردم آغاز
شهیدان را چو دیدم اوج پرواز
شبی دیدم که بر بال ملائک
شهیدان بر نشستندی یکایک
روان بر طیفی از نور خدایی
همه عازم به عرش کبریایی
چه زیبا،کاروانی از شهیدان
روان بودی به سوی عرش یزدان
بهشت از بهر آنان گشته آذین
در آنجا میزبان،شاهنشه دین
سلامی می فرستد برشهیدان
سلامی بر شهیدان،نور باران
در آن مجلس پیمبر هم نشسته
ملائک گرد رویش دسته دسته
علی وفاطمه یک سوی دیگر
سپهر عرش را چون ماه واختر
و...
***آرام دل***