سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روایت شهید حسن...

لبیک یا زینب_(س) ... شهدا شرمنده ایم ... یاحسین ...

دفتر سپید،قلمی سرخ

 

به چشمانش که نگاه کردم،   تبلور   ایمان را یافتم   سر بر خاک که می‌نهاد هق‌هق اشک بود و ناله‌های بی‌قرار
درست از همانجا حضور خدا را حس می‌کردی لحظه لحظه رسیدن به قرب الهی را
خاکی و متواضع با لباس ساده بسیج دست در دست دلاوران از حماسه سازان گفت،
زمان گذشت و زمانه عوض شد. اما سید هنوز با دهان روزه و دعای زیر لب از سفرهای سبز آسمانی شاهدان جان بر کف، بر دفاتر سپید با قلمهای  سرخ می‌نوشت.

منبع: کتاب همسفر خورشید
راوی: دالایی


نویسنده روایت شهید حسن... در جمعه 90/4/24 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )