سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روایت شهید حسن...

لبیک یا زینب_(س) ... شهدا شرمنده ایم ... یاحسین ...

انتظار، به معنای «چشم به راه بودن و درنگ کردن به امید پیشامدی خاص» و به بیان دیگر: «کیفیتی است روحی که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی است برای آنچه فرد، انتظارش را دارد» و «ضدّ آن، حالت ناامیدی و بریدن از همه کس و همه چیز است».(1) از این‏رو انتظار، در درجه نخست، ویژگی حیات و زندگی انسان است.

ماهیت زندگی انسان با انتظار و امید به آینده عجین شده است، به گونه‏ای که زندگی بدون انتظار، برای وی مفهومی ندارد و بدون آن، شور و نشاط لازم برای تداوم زندگی در کار نیست.

حیات اکنون بشر، ظرف پویایی، تلاش و حرکت به‏سوی فردا و فرداهاست و این چنین پویایی و حرکتی بدون عنصر «انتظار» ممکن نیست؛ زیرا احتمال معقولِ «بقا و پایداری جهان» و امید به «تداوم حیات» است، که به زندگی کنونی معنا و مفهوم می‏بخشد و پویایی و نیروی لازم را برای ادامه آن تأمین می‏کند. از این‏روست که ماهیت زندگی با انتظار پیوندی ناگسستنی دارد.

پدیده انتظار آثاری دارد و نخستین اثر و نمودش این است که انسان را به حرکت در جهت متناسب با انتظار برمی‏انگیزد و از هر حرکت و گرایشی به‏سوی جهت‏های نامتناسب یا ناسازگار و متضاد با انتظار، باز می‏دارد.(2)

به نظر می‏رسد یکی از امور مهمی که ارزش انتظار را معین می‏کند، چیزی است که انسان در انتظار آن به سر می‏برد و چنانچه آن چیز از اهمیت فوق‏العاده‏ای برخوردار باشد، انتظار مربوط به آن نیز دارای فضیلت و برتری خواهد بود.

یکی از انتظارهایی که به عنوان امیدهای متعالی بشر همواره از آن یاد شده است، انتظار جامعه‏ای آرمانی - که برجسته‏ترین ویژگی آن، اقامه عدل و قسط باشد - بوده است. اگرچه اغلب ادیان و ملل به نوعی در انتظارِ چنان جامعه‏ای به سر می‏برند، ولی به نظر می‏رسد این انتظار - که تحت عنوان مهدویت (اعتقاد به ظهور مهدی موعود) در جامعه مسلمانان مطرح است - شکل کامل آن ایده است.

با این بیان می‏توان گفت که مهدویت سبزترین اندیشه‏ای است که خداوند به انسانیت هدیه کرده است و می‏رود تا با شکوفه زدن، جهان هستی را به عطر دل‏انگیز خود طراوتی بهشت‏گونه بخشد. انتظارِ پدید آمدن آن جامعه الهی، از برترین اعمال است.

 

 

 

تحلیل انتظار

آنچه در نگاه نخست به مسأله انتظار، خودنمایی می‏کند، این است که در واقع این انتظار مرکّب از دو عنصر است: عنصر «نفی» و عنصر «اثبات». عنصر نفی، همان بیگانگی با وضع ناشایست موجود و عنصر اثبات، خواهان وضع بهتر بودن است. اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشه‏دار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه‏دار خواهد شد. این دو رشته اعمال، عبارت‏اند از: ترک هرگونه همکاری و هماهنگی با عواملی که وضع ناشایست را به وجود آورده‏اند از یک سو، و خودسازی و خودیاری و جلب آمادگی‏های جسمانی روحی مادی و معنوی برای شکل‏گرفتن وضع مطلوب، از سوی دیگر.(3)

شهید مرتضی مطهری، پس از اشاره به اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق بر باطل و ریشه‏دار بودن آن بین همه مردم جهان و اعتقاد مسلمانان به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان مجری این حاکمیت، چنین می‏نویسد: «امید و آرزوی تحقّق این نوید کلّی جهانی - انسانی، در زبان روایات اسلامی «انتظار فَرَج» خوانده شده است و «عبادت» و بلکه «افضلِ عبادات» شمرده شده است».(4) اصل «انتظار فرج (یعنی توقّع گشایش داشتن)» از یک اصل کلّی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج می‏شود و آن، اصل «حرام بودن نومیدی از رحمت خداوند»(5) است.

مردم مؤمن به عنایت الهی، هرگز و در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نمی‏دهند و تسلیم ناامیدی و بیهوده‏گرایی نمی‏گردند. چیزی که هست، در این مورد خاص، این «انتظار فرج» و این «عدم یأس از رحمت خدا» در مورد یک عنایت عمومی خداوند به بشر است و نه به یک شخص یا گروه، و به‏علاوه توأم است با نویدهای خاص و مشخص که به آن، قطعیت داده است.(6)

انتظارِ موعود نه‏ فقط نویدبخش آینده‏ای زیبا و باشکوه است، که خود ـ اگر به‌طور صحیح مورد توجه و عمل قرار گیرد ـ زندگی زیبا و باشکوهی را رقم خواهد زد. در احادیث فراوانی ذکر شده که خود انتظار فرج (گشایش الهی)، از بزرگ‏ترینْ فرج‏هاست.(7) امروزه از نظر دانش روز به اثبات رسیده که امید به آینده خوش و انتظار زندگی بهتر، سهم بسزایی در ایجاد خوشی در زندگی کنونی فرد دارد. پس به راحتی می‏توان گفت: انتظار گشایش (فرج خداوند) داشتن، خود بخشی از گشایش الهی است و در مقابل، کسانی که دچار یأس و سرخوردگی و ناامیدی هستند، نه‏تنها در آینده خود جز تاریکی چیزی نمی‏بینند، بلکه «اکنون» خود را نیز آکنده از سیاهی و تاریکی می‏کنند.

 

به‏سوی انتظار راستین

در جواب این سؤال که انتظار راستین چگونه حاصل می‏آید، می‏توان به موارد ذیل که به نوعی لازمه داشتن حالت انتظار است، اشاره نمود:

1. خودسازی فردی

کسی که در انتظار موعود است، همواره متوجه این امر است که چنین تحولی قبل از هرچیز نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان به دوش بکشند و این در درجه نخست، محتاج به بالا بردن سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و فکری برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه گسترده است.

تنگ‏نظری‏ها، کوته‏بینی‏ها، کج‏فکری‏ها، حسادت‏ها، اختلافات کودکانه و نابخردانه و به طور کلّی هرگونه نفاق و پراکندگی، با موقعیت «منتظران واقعی» سازگار نیست.

بنابراین، انتظارِ یک مصلح جهانی، به معنای آماده‏باش کامل فکری، اخلاقی، مادّی و معنوی برای اصلاح همه جهان است. فکر کنید چنین آماده‏باشی چه‏قدر سازنده است!؟

اصلاح تمام زمین و پایان دادن به همه ستم‌ها و نابسامانی‏ها، شوخی نیست و کار ساده‏ای هم نمی‏تواند باشد. آماده‏باش برای چنین هدف بزرگی باید متناسب با آن باشد؛ یعنی باید به وسعت و عمق آن باشد. برای تحقق بخشیدن به چنین تحوّلی، انسان‌های بزرگ و مصمّم، بسیار نیرومند و شکست‏ناپذیر، فوق‏العاده پاک و بلندنظر، کاملاً آماده و دارای بینش عمیق، لازم است(8)

 

 

 

2. خودیاری‌‏های اجتماعی

منتظران راستین، در عین حال وظیفه دارند تنها به خویش نپردازند؛ بلکه باید مراقب حال یکدیگر نیز باشند و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه گسترده و سنگینی که انتظارش را می‏کشند، یک برنامه فردی نیست. در یک میدان وسیع مبارزه دسته جمعی، هیچ فردی نمی‏تواند از حال دیگران غافل بماند؛ بلکه موظف است هر نقطه‏ضعفی را در هرکجا دید، اصلاح کند و هر موضع آسیب‏پذیری را ترمیم نماید و هر عضو ضعیف و ناتوانی را تقویت کند؛ زیرا بدون شرکت فعّالانه و هماهنگ تمام مبارزان، پیاده کردن چنان برنامه‏ای امکان‏پذیر نیست.

3. حل نشدن در فساد محیط

اثر مهمّ دیگری که انتظار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد، حل نشدن در مفاسد محیط و عدم تسلیم در برابر آلودگی‏هاست.

هنگامی که فساد فراگیر می‏شود و اکثریت (یا جمع کثیری) را به آلودگی می‏کشانَد، گاهی افراد پاک در یک بن بست سخت روانی قرار می‏گیرند؛ بن بستی که از یأس اصلاحات سرچشمه می‏گیرد. حتّی گاهی فکر می‏کنند کار از کار گذشته و دیگر امیدی به اصلاح نیست و تلاش و کوشش برای پاک نگاه داشتن خویش بیهوده است. این یأس و ناامیدی ممکن است آنها را تدریجاً به‏سوی فساد و همرنگی با محیط بکشاند و نتوانند خود را در جهان به صورت یک اقلیت صالح، (در برابر اکثریت ناسالم) حفظ کنند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی بدانند.

تنها چیزی که می‏تواند در آنها روح «امید» بدمد و به مقاومت و خویشتنداری دعوت کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند، امید به اصلاح نهایی است. تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی خویش و اصلاح دیگران برنخواهند داشت. به همین دلیل، امید را می‏توان همواره به عنوان یک عامل مؤثّر تربیتی در تربیت شخصیت‏های ناسالم شناخت. همچنین افراد صالحی که در محیط فاسد گرفتارند، بدون امید نمی‏توانند خویشتن را حفظ کنند.(9)

از آنچه اشاره شد، به خوبی می‏توان دریافت که چرا پیشوایان معصوم ما جایگاه بس والایی برای انتظار فرج (بویژه در دوران پنهانْ‏زیستی آخرین حجّت الهی) قائل بوده‏اند.

کوتاه سخنْ این‏که: انتظار، باوری است بارور به عمل، که در زندگی انسان منتظر، در قالب کرداری خاص تجسم می‏یابد. دست روی دست‏گذاردن و بی‏هیچ کُنِشِ منتظرانه، خود را منتظر دانستن، تفسیری وارونه و منافقانه از «انتظار» است.

انتظار، اعتقادی است در گروِ عمل؛ عمل کردن به آنچه فرهنگ انتظار ایجاب می‏کند. انتظار، چشم داشتن به حاکمیتی است که در آن ناپاکان، ظالمان، متظاهران بی‏اعتقاد و معتقدان بی‏کردار، به شمشیر عدالت و دیانت سپرده می‏شوند؛ دین از بدعت‏ها، کجی‏ها، نفاق‏ها و ناروایی‏های بشری پیراسته می‏گردد؛ نادرستی‏ها و ناراستی‏ها کنار می‏روند؛ کاخ‏های به ظلم افراشته تاریخ، سقوط می‏کنند؛ زنجیرهای جهل و اسارت، گسسته می‏شوند و نابِخردی‏ها و ناحقّی‏ها پایان می‏یابند.

و این است آن آینده تابناک، زیبا و باشکوهی که انتظار سبز موعود، نویدبخش آن است.

 

پی نوشتها:

(1)    سید محمد تقی اصفهانی، مکیال المکارم، ج 2، ص 152.

(2)    محمد حکیمى، عصر زندگى، ص 261.

(3)    ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج 7، ص 281.

(4)    شیخ صدوق، کمال‏الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 287، حدیث 6.

(5)    سوره یوسف، آیه 87.

(6)    مرتضى مطهرى، قیام و انقلاب مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص 14.

(7)    کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 319، حدیث 2.

(8)    نعمانى، الغیبه، ص 200، حدیث 16.

      (9)  تفسیر نمونه، ج 7، صص 384 - 387 (با اندکى تصرف).

 


نویسنده روایت شهید حسن... در جمعه 90/4/24 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )