سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روایت شهید حسن...

لبیک یا زینب_(س) ... شهدا شرمنده ایم ... یاحسین ...

چون زل زدن آخر شیری به شکارش
در بین دو ابرو گِرهی خورده به کارش

آن تیر که رفته ست گره را بگشاید
خود نیز گره خورده به چشمان خمارش

از دور حرم ماه پریشان طرف آب
خارج شده از محور دوّار مدارش

من در عجبم ماه چرا در وسط روز
بر آینه‌ی علقمه افتاده گذارش!

تذهیب دو تا چشم و دو ابروی معلّا
قرآن به سخن آمده با نقش و نگارش

طوفان مهیبی ست که تا چشم ببیند
تیراست که از دور می آید به مهارش

بی دست و سر و چشم ولی باز می آید
انگار که بامرگ به هم خورده قرارش!!!
***مهدی رحیمی***


نویسنده روایت شهید حسن... در جمعه 91/9/3 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )