سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روایت شهید حسن...

لبیک یا زینب_(س) ... شهدا شرمنده ایم ... یاحسین ...

مراسم عید بود مرتضی حال عجیبی داشت،‌ دید و بازدید آن سال برای او جلوه‌ای دیگر داشت. همه ما متوجه تغییر روحیات او شده بودیم.نگران شدم اماسعی کردم کسی از این موضوع مطلع نشود. یک شب همینطور که با هم صحبت می کردیم. گفت:«نمی دانم این روزها چه خوبی کرده‌ام که خدا این حال خوب را به من داده است»

مرتضی ماه‌ها بود که آسمانی شده بود اما عقل زمینی، قدرت درک عشق او را نداشت، عاشقان زمین را تنگنای محبس درد می‌دانند و زمانی که پیک وصال فرا می‌رسد از شادی و شعف در پوست خود نمی‌گنجند و ذکر قلب و روحشان این است که:«مرده اوئیم و بدو زنده‌ایم».

منبع: کتاب همسفر خورشید


نویسنده روایت شهید حسن... در چهارشنبه 91/4/21 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )