سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روایت شهید حسن...

لبیک یا زینب_(س) ... شهدا شرمنده ایم ... یاحسین ...

خون شقایق

نفس صبح معطر نه تو دارى و نه من

به گل و آینه باور نه تو دارى و نه من

در فضا هلهله شد چلچله‏ها کوچیدند

بال در بال کبوتر نه تو دارى و نه من

پشت این پنجره‏ها ، حنجره‏ها زخمى شد

سینه‏اى زمزمه‏پرور نه تو دارى و نه من

« قدس » ، زیر قدم فاجعه لرزید و هنوز

شور این حادثه بر سر نه تو دارى و نه من

باغ سرسبز شد از خون شقایق ، اما

شرمى از سرو و صنوبر نه تو دارى و نه من

گرچه همسایه‏ى گلزار شهیدان شده‏ایم

نکهت لاله‏ى پرپر نه تو دارى و نه من

نکند هروله‏ى باد ، پریشان ما را

ریشه‏ى نخل تناور نه تو دارى و نه من


نویسنده روایت شهید حسن... در جمعه 90/8/20 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )